دیدم بخواب دوش که ماهی برآمدی
کز عکس روی او شب هجران سر آمدی
تعبیر رفت یار سفر کرده میرسد
ای کاش هر چه زودتر از در درآمدی
ذکرش بخیر ساقی فرخنده فال من
کز در مدام با قدح و ساغر آمدی
خوش بودی ار بخواب دیدمی یار خویش
تا یاد صحبتش سوی ما رهبر آمدی
فیض ازل به زور و زر اَر آمدی بدست
آب خضر نصیبۀ اسکندر آمدی
آن عهد یاد باد که از بام و در مرا
هر دم پیام یار و خط دلبر آمدی
کی یافتی رقیب توچندین مجال ظلم
مظلومی ار شبی بدر داور آمدی
خامان ره نرفته چه دانند ذوق عشق
دریا دلی بجوی دلیری سر آمدی
آنکو ترا به سنگدلی کرد رهنمون
ای کاشکی که پاش بسنگی بر آمدی
گر دیگری به شیوۀ حافظ زدی رقم
مقبول طبع شاه هنرپرور آمدی