آن خوش خبرکجاست که این فتح مژده داد
تاجان فشانمش چو زر و سیم در قدم
از بازگشت شاه درین طرفه منزلست
آهنگ خصم او به سراپرده عدم
پیمان شکن هر آینه گردد شکسته حال
انَّ العُهود عِندَ مَلیک النّهی ذِمَم
می جست از سحاب اَمَل رحمتی ولی
جز دیده اش معاینه بیرون ندادنم
در نیل غم فتاد سپهرش به طنز گفت
الآن قَد نَدَمتُ وما ینفع النّدم
ساقی چو یار مَهرُخ و از اهل راز بود
حافظ بخور باده و شیخ و فقیه هم